اگر تا حالا فيلم‌هاي ايتاليايي تماشا كرده باشيد، احتمالاً به كلماتي برخورده‌ايد كه نه در كتاب‌هاي آموزش زبان هستند و نه توي كلاس‌ها تدريس مي‌شوند؛ اصطلاحاتي خودماني، پرحرارت و گاهي هم عجيب كه فقط از دل كوچه‌پس‌كوچه‌هاي رم و ناپل بيرون مي‌آيند. اين اصطلاحات، همان زبان واقعي مردم كوچه و بازار ايتالياست، زبان احساس، صميميت، خشم و حتي شوخي. در اين مقاله، قرار است با پركاربردترين اصطلاحات عاميانه ايتاليايي آشنا شويد؛ همان‌هايي كه بارها در فيلم‌ها شنيده‌ايد، ولي معنايشان را نمي‌دانستيد. اين اصطلاحات نه‌تنها به درك بهتر ديالوگ‌هاي فيلم‌ها كمك مي‌كنند، بلكه شما را يك قدم به آموزش زبان ايتاليايي نزديك‌تر مي‌كنند.
63 اصطلاح عاميانه پركاربرد در فيلم‌هاي ايتاليايي
در اين بخش جملات پركاربرد زبان ايتاليايي به همراه مثال و معني آورده‌ايم كه برخي از اين اصطلاحات در فيلم‌هاي ايتاليايي نيز استفاده مي‌شوند.
Che figata!
معني: چه باحال! / چه خفن!
مثال:
Hai visto quel film? Che figata!
ديدي اون فيلمو؟ خيلي خفن بود!
Boh!
معني: نمي‌دونم / چه مي‌دونم
مثال:
Dove andiamo stasera? – Boh!
امشب كجا بريم؟ – چه مي‌دونم!
Magari!
معني: كاشكي! / اي كاش!
مثال:
Andremo in vacanza alle Maldive? – Magari!
مي‌ريم تعطيلات مالديو؟ – كاشكي!
In bocca al lupo!
معني: موفق باشي! (معادل شكستنِ پا!)
مثال:
Hai l’esame domani? In bocca al lupo!
فردا امتحان داري؟ موفق باشي!
Crepi (il lupo)!
معني: مرسي! (پاسخ به In bocca al lupo)
مثال:
In bocca al lupo! – Crepi!
موفق باشي! – مرسي!
Che casino!
معني: چه شلوغ پلوغيه! / چه وضعيه!
مثال:
!La casa è un casino
خونه مثل طويله شده!
Non me ne frega niente.
معني: برام مهم نيست
مثال:
!Lui si è arrabbiato. – Non me ne frega niente
اون ناراحت شده. – اصلاً برام مهم نيست!
Figo / Figa
معني: باحال / جذاب
مثال:
!Quel tipo è davvero figo
اون پسره واقعاً خوش‌تيپه!
Dai!
معني: يالا! / جدي؟ / بسه ديگه! (بسته به لحن)
مثال:
!Dai, vieni con noi
يالا، با ما بيا!
Ma va’!
معني: بي‌خيال! / جدي مي‌گي؟
مثال:
!Ha vinto la lotteria! – Ma va’
لاتاري برده! – بي‌خيال!
Andare a ruba
معني: سريع فروش رفتن
مثال:
I biglietti sono andati a ruba!
بليط‌ها زود فروش رفتن!
Prendere in giro
معني: دست انداختن / مسخره كردن
مثال:
?Mi stai prendendo in giro
داري منو مسخره مي‌كني؟
Fare una figuraccia
معني: آبروريزي كردن
مثال:
.Ha fatto una figuraccia alla festa
تو مهموني آبروريزي كرد.
Colpo di fulmine
معني: عشق در نگاه اول
مثال:
!È stato un colpo di fulmine
عشق در نگاه اول بود!
Non ci piove
معني: شكي درش نيست
مثال:
.È il migliore, non ci piove
اون بهترينه، شكي نيست.
Mettere il becco
معني: دخالت كردن
مثال:
!Non mettere il becco nei miei affari
تو كار من دخالت نكن!
Meno male!
معني: خداروشكر! / خوشبختانه!
مثال:
!Hai trovato le chiavi? – Sì, meno male
كليدها رو پيدا كردي؟ – آره، خداروشكر!
Essere al verde
معني: بي‌پول بودن
مثال:
.Questo mese sono al verde
اين ماه بي‌پولم.
Tirare avanti
معني: ادامه دادن با سختي
مثال:
.Con quello stipendio si tira avanti a fatica
با اون حقوق به سختي زندگي مي‌گذره.
Attaccare bottone
معني: سر صحبت باز كردن
مثال:
.Ha attaccato bottone con una ragazza al bar
با يه دختر توي كافه سر صحبت رو باز كرد.
Mamma mia!
معني: واي خداي من!
مثال:
?Hai visto il prezzo
!Mamma mia
– قيمتش رو ديدي؟
– واي خداي من!
Cavolo!
معني: واي! / لعنتي! (خفيف‌تر از فحش)
مثال:
!Cavolo, ho dimenticato il portafoglio
– واي، كيف پولمو فراموش كردم!
Fregarsene
معني: اهميت ندادن / بي‌خيال بودن
مثال:
.Se ne frega di tutto
– به هيچ‌چيزي اهميت نمي‌ده.
Essere al verde
معني: بي‌پول بودن
مثال:
.Non posso uscire, sono al verde
– نمي‌تونم بيام بيرون، بي‌پولم.
Spaccare
معني: عالي بودن، تركاندن
مثال:
!Quel film spacca
ترجمه: اون فيلم تركوند!
Che palle!
معني: چه خسته‌كننده! / چه اعصاب‌خردكن!
مثال:
!Dobbiamo lavorare anche domenica? Che palle
ترجمه: بايد يكشنبه هم كار كنيم؟ چه ضدحاله!
Figurati!
معني: قابلي نداره / اختيار داريد
مثال:
!Grazie per l’aiuto
!Figurati
ترجمه: مرسي بابت كمكت!
– قابلي نداره!
Ciao bello/a!
معني: سلام خوشگله! (غيررسمي، دوستانه يا عاشقانه)
مثال:
?Ciao bella, come va
ترجمه: سلام خوشگل، چطوري؟
Roba da matti!
معني: ديوونه‌بازيه! / خيلي عجيب و غريبه
مثال:
!Hai speso 500 euro per un paio di scarpe? Roba da matti
ترجمه: ۵۰۰ يورو دادي براي يه جفت كفش؟ ديوونه‌بازيه!
Essere al verde
معني: بي‌پول بودن
مثال:
.Non posso uscire stasera, sono al verde
ترجمه: امشب نمي‌تونم بيام بيرون، بي‌پولم!
A fagiolo
معني: دقيقاً به‌موقع / به‌جا
مثال:
.Il tuo consiglio arriva proprio a fagiolo
ترجمه: نصيحتت دقيقاً به‌جا بود.
Prendersela comoda
معني: آسوده گرفتن / خيلي راحت گرفتن
مثال:
!Lui se la prende sempre comoda, mai stressato
ترجمه: اون هميشه خيلي ريلكس برخورد مي‌كنه، هيچ‌وقت استرس نداره!
Avere una fame da lupi
معني: خيلي گرسنه بودن
مثال:
!Non mangio da stamattina, ho una fame da lupi
ترجمه: از صبح هيچي نخوردم، يه گرگ گرسنه‌ام!
Fare il filo a qualcuno
معني: مخ كسي رو زدن / مخ زدن
مثال:
!Luca sta facendo il filo a Giulia da settimane
ترجمه: لوكا چند هفته‌ست داره مخ جوليا رو مي‌زنه!
Fare una figuraccia
معني: ضايع شدن / سوتي دادن
مثال:
!Ho fatto una figuraccia davanti a tutti
ترجمه: جلوي همه ضايع شدم!
Non me ne frega niente
معني: اصلاً برام مهم نيست
مثال:
.Non me ne frega niente di quello che dice
ترجمه: اصلاً برام مهم نيست چي مي‌گه.
Essere in gamba
معني: باهوش و قابل بودن
مثال:
.Marco è davvero in gamba, impara tutto in fretta
ترجمه: ماركو واقعاً زرنگه، همه‌چيز رو زود ياد مي‌گيره.
Meno male!
معني: خدا رو شكر!
مثال:
!È arrivato il treno. – Meno male
ترجمه: قطار رسيد. – خدا رو شكر!
Stare sulle spine
معني: نگران يا مضطرب بودن
مثال:
.Ero sulle spine in attesa dei risultati
ترجمه: تا منتظر نتيجه‌ها بودم، خيلي مضطرب بودم.
Avere le mani bucate
معني: ولخرج بودن
مثال:
!Giulia ha le mani bucate, spende tutto subito
ترجمه: جوليا ولخرجه، همه پولاشو همون لحظه خرج مي‌كنه!
In bocca al lupo!
معني: موفق باشي! (عبارت رايج براي آرزوي موفقيت)
مثال:
!Hai un esame domani? In bocca al lupo
ترجمه: فردا امتحان داري؟ موفق باشي!
Essere giù di corda
معني: افسرده يا ناراحت بودن
مثال:
?Oggi sei un po’ giù di corda, tutto bene
ترجمه: امروز يه‌كم بي‌حال به نظر مي‌رسي، همه‌چي خوبه؟
Colpo di fulmine
معني: عشق در نگاه اول
مثال:
.Per noi è stato un colpo di fulmine
ترجمه: براي ما عشق در نگاه اول بود.
Dare buca (a qualcuno)
معني: پيچوندن / سر قرار نرفتن
مثال:
!Mi ha dato buca all’ultimo momento
ترجمه: لحظه آخر پيچوندم!
Essere al verde
معني: بي‌پول بودن
مثال:
!Dopo le vacanze sono completamente al verde
ترجمه: بعد از تعطيلات كاملاً بي‌پول شدم!
Fare il filo (a qualcuno)
معني: مخ زدن
مثال:
.Luca sta facendo il filo a Martina da settimane
ترجمه: لوكا هفته‌هاست داره به مارتينا مخ مي‌زنه.
Essere fuori di testa
معني: ديوونه بودن / از عقل خارج بودن
مثال:
!Ma sei fuori di testa? Non si fa così
ترجمه: ديوونه شدي؟ اين‌طوري نمي‌شه!
Andare a ruba
معني: مثل آب خوردن فروش رفتن / خيلي سريع تموم شدن
مثال:
!Queste scarpe sono andate a ruba
ترجمه: اين كفشا برق‌آسا فروش رفتن!
Prendersela comoda
معني: سخت نگرفتن / بي‌خيال بودن
مثال:
.Dai, prenditela comoda, non c’è fretta
ترجمه: بي‌خيال باش، عجله‌اي نيست.
Avere un chiodo fisso
معني: وسواس فكري داشتن روي يه موضوع
مثال:
.Ha il chiodo fisso del lavoro
ترجمه: روي كارش خيلي گير داده / وسواس داره.
Non vedere l’ora (di...)
معني: مشتاق بودن / لحظه‌شماري كردن
مثال:
!Non vedo l’ora di partire per Roma
ترجمه: لحظه‌شماري مي‌كنم براي رفتن به رم!
Dare una mano
معني: كمك كردن
مثال:
?Mi dai una mano con questi scatoloni
ترجمه: يه دستي به اين كارتن‌ها مي‌دي؟
Avere la luna storta
معني: بداخلاق بودن / حال نداشتن
مثال:
.Oggi meglio non disturbarlo, ha la luna storta
ترجمه: امروز بهتره كاريش نداشته باشي، بداخلاقه.
Mettere il naso negli affari altrui
معني: فضولي كردن
مثال:
!Non mettere il naso nei miei affari
ترجمه: تو كار من فضولي نكن!
Stare da dio
معني: عالي بودن، خيلي حال دادن
مثال:
!Questa pizza sta da dio
ترجمه: اين پيتزا فوق‌العاده‌ست!
Essere una frana
معني: توي كاري خيلي ضعيف بودن
مثال:
!Sono una frana in matematica
ترجمه: توي رياضي خيلي ضعيفم!
Farsi in quattro
معني: خيلي تلاش كردن براي كسي يا چيزي
مثال:
.Si è fatto in quattro per aiutarmi
ترجمه: خودش رو پاره كرد تا كمكم كنه.
Avere la testa fra le nuvole
معني: حواس‌پرت بودن
مثال:
!Oggi hai la testa fra le nuvole
ترجمه: امروز حسابي حواست پرته!
Essere al settimo cielo
معني: خيلي خوشحال بودن
مثال:
!Quando ha preso il lavoro, era al settimo cielo
ترجمه: وقتي كار رو گرفت، انگار تو آسمون هفتم بود!
Andare a gonfie vele
معني: عالي پيش رفتن
مثال:
.La loro relazione va a gonfie vele
ترجمه: رابطشون خيلي خوب پيش مي‌ره.
Avere un diavolo per capello
معني: خيلي عصباني بودن
مثال:
.Attenzione, oggi ha un diavolo per capello
ترجمه: مواظب باش، امروز خيلي عصبانيه!
Non avere peli sulla lingua
معني: رك و بي‌پرده صحبت كردن
مثال:
.Luca non ha peli sulla lingua, dice sempre quello che pensa
ترجمه: لوكا خيلي رك‌ه، هرچي فكر مي‌كنه همون رو مي‌گه.
Prendere una cotta (per qualcuno)
معني: عاشق كسي شدن (به‌ويژه يه عشق يه‌دفعه‌اي و شديد)
مثال:
!Ha preso una cotta per il nuovo collega
ترجمه: يهو عاشق همكار جديدش شده!
فيلم‌هاي پيشنهادي براي تمرين بيشتر زبان ايتاليايي
در ادامه، فيلم‌هايي را معرفي مي‌كنيم كه با ديدن آن‌ها مي‌توانيد با كاربرد واقعي اصطلاحات عاميانه ايتاليايي در مكالمات روزمره بيشتر آشنا شويد.
- La vita è bella - زندگي زيباست
- Il postino - پستچي
- Cinema Paradiso -سينماي بهشت
- La grande bellezza - زيبايي بزرگ
- Io non ho paura - من نمي‌ترسم
- Perfetti sconosciuti - غريبه‌هاي كامل
- Benvenuti al Sud - خوش آمديد به جنوب
- Romanzo Criminale - رمان جنايي
- Notte prima degli esami - شب قبل از امتحانات
- Pane e tulipani - نان و لاله‌ها